روزهای زندگی من

هی فلانی! زندگی شاید همین باشد

روزهای زندگی من

هی فلانی! زندگی شاید همین باشد

مشغول کار

بعد ۱۰ روز که اومدیم جاب (با همین دنیل) امشب فرصت کردم بیام یه خورده اینجارو خط خطی کنم.

از اون موقع تا الان ۲ تا چاهو تو دلیل (اسم کمپانیس)لاگ گرفتیم. الان تو تراک نشستم؛دنیلم داره کارای جابو انجام میده.

کلن امشب یه خورده به خودم فکر کردم دیدم دارم کم کم خودمو فراموش میکنم !

وقت آزادم تقریبا به صفر رسیده.

ولی میگم عجب گیری کردیما؛ هر جای این دنیا دست میذاری یه گوشش باید بلنگه !

آروم

امروز روز نسبتا آرومی بود. دو تا اف.اس.آی واسه یکی چک کردم؛ برنامه لاگ فلگ شیپم از لویس گرفتم با مسقطم هماهنگ کردم.

عصر دنیل اومد. باهم تولزای لاگو چک کردیم. فردا احتمالن باهاش میرم جاب.

بعد شام دوباره برگشتم بیس. ولی بادی میومدااااااااا . شدید. رعدو برقم میزد آسمون.

آها. آخ جون! اینترنتم داریم موقع جاب  (بابا هایتک‌!)

۳ ژوئن. بد اخلاق!

امروز به یه دلیل شخصی خیلی بد اخلاق شدم.

انگار با همه دعوا دارم. این علیرضا(تکنسین ایرانی که لوکیشنش اهوازه. برای یه دوره اومده بود اینجا) هم برداشت همین امروز کلا دیگه از اینجا رفت.

خلاصه پایه خندمون رفت.

از صبح تا الانم میخوام یه تولزو چک کنم؛ آقا ۲۰۰۰ جاش ایراد داره. امروزم من مسوول رسیدگی به تولزای از جنگ برگشتم؛ هوا هم یه خورده گرم تشریف دارن. خلاصه خواهر اعصاب... .

 

سلام

سلام !

امروز بالاخره بعد مدتها تصمیممو عملی کردمو یه وبلاگی ساختم.

منو اس.ال.بی. میشه اتفاقات روزمره من تو همین اس.ال.بی یا شلمبرژه .

در حال حاضر من عمانم. بعد دورم که ۴ ماه طول کشید دو هفته رفتم مرخصی . از ۷ می تا االان که ۳ ژوئنه  هم اینجام.

هوا گرمه. کارمم زیاده. البته من غر نمیزنمنا. خدا رو شکر.